loading...
دانلود و سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
امیررضا بازدید : 169 1392/01/25 نظرات (0)

 مطالب خنده دار اعترافات تکان دهنده

اس ام اس مطالب  خنده دار فروردين 92,اس ام اس اعترافات   خنده دار فروردين 92,SMS اعترافات   خنده دار فروردين 92,دانلود اس ام اس اعترافات   خنده دار فروردين 92,اس ام اس جديد اعترافات   خنده دار فروردين 92,تازه ترين اس ام اس اعترافات   خنده دار فروردين 92,اس ام اس مناسبت اعترافات   خنده دار فروردين 92,اس ام اس جديد اعترافات   خنده دار فروردين 92,سئس اعترافات   خنده دار فروردين 92,دانلود  اعترافات   خنده دار فروردين 92,دانلود اس ام اس اعترافات   خنده دار فروردين 92,دانلود کتاب  اعترافات   خنده دار فروردين 92,دانلود کتاب موبايل اعترافات   خنده دار فروردين 92,دانلود کتاب هاي  اعترافات   خنده دار فروردين 92,دانلود برنامه اس ام اس اعترافات   خنده دار فروردين 92,,SMS مطالب  خنده دار فروردين 92,دانلود اس ام اس مطالب  خنده دار فروردين 92,اس ام اس جديد مطالب  خنده دار فروردين 92,تازه ترين اس ام اس مطالب  خنده دار فروردين 92,اس ام اس مناسبت مطالب  خنده دار فروردين 92,اس ام اس جديد مطالب  خنده دار فروردين 92,سئس مطالب  خنده دار فروردين 92,دانلود  مطالب  خنده دار فروردين 92,دانلود اس ام اس مطالب  خنده دار فروردين 92,دانلود کتاب  مطالب  خنده دار فروردين 92,دانلود کتاب موبايل مطالب  خنده دار فروردين 92,دانلود کتاب هاي  مطالب  خنده دار فروردين 92,دانلود برنامه اس ام اس مطالب  خنده دار فروردين 92,

اعتراف میکنم یه شب رفتیم عروسی وقتی خانواده عموم اومدن گفتن نزدیک بوده با یه تریلی تصادف کنن…تو خونه داشتیم حرف میزدیم رو کردم به شوهر خواهرم گفتم خدا بهشون رحم کرد خوب شد زیر تلیلی نرفتن….خدا میدونه چقدر شوهر خواهرم مسخرم کرد..

 

 

.

.

.

 


اعتراف میکنم بچه بودم وقتی بارون میومد تو راه برگشت از مدرسه با چکمه هام از جاهایی رد میشدم که آب بیشتری جمع شده بود،کلی هم ذوق میکردم که پاهام خیس نمیشه…
عجب روزایی بود..

 بفیه در ادامه مطلب


دیشب پسردایام خونمون بودن بعد همینطوری بحث دایشون پیش اومد پسرداییم گفت که داییش با اینکه سنش زیاده ولی بظاهر خیلی جوون مونده مامانمم خیلی جدی گفت آره آخه داییت خیلی بیعاره (بی آر؟)…
آقا یدفه خونه از خندمون منفجر شد آخه منظورش بیخیال بود (البته فک میکنم منظورش این بود)
اینم سوتی مامان گلم بود چیه فک کردید فقط خودتون سوتی میدید؟؟؟

 

 

.

.

.

 


حتما شنیدید که به متولدین دهه ۸۰ میگن گودزیلا.؟؟ البته من بشخصه معتقدم اینا گودزیلارو هم رد کردن!!
ما یدونه از این گودزیلا کوچولوها تو خونمون داریم چند وقت پیش داشتم کتلت درست میکردم اومده آشپزخونه پیش دستیو پشت سرش قایم کرده میگه خاله جون من خیلی دوست دارم تو هم منو خیلی دوس داری مگه نه؟
منم کلی ذوق کردم و گفتم آره نفسم قربونت برم.
پیش دستیو گرفت سمتم گفت حالا یدونه کوکو (کتلت) بهم بده!
اعتراف میکنم تاحالا هیچکس انقدر خرم نکرده بود!!!!

 

 

.

.

.

 


یکی از دوستام تعریف میکرد یدفه گوشی موبایلش افتاده بود تو ( گلاب به روتون ) طاق دستشویی بعد یه نابغه ای پیشنهاد داد که زنگ بزن ببین دقیقا کجا افتاده؟ بعد این دوسته منم نابغه تر از اون، زنگ زد! گوشیه رو ویبره بوده کلا فنا شد.
بعد تصور کنید تو اون لحظه قیافه دوستم
اون نابغه
مخترع موبایل
من بعداز شنیدن این قضیه
شما بعداز خوندن این مطلب؟؟؟

 

 

.

.

.

 


بگم از سوتی دوستم:یه بار سر کلاس یه بحثی شد یکی از بچه ها میخواست بگه قوطی شامپو گفت شوطی قامپو…مارو میگی مردیم از خنده

 

 

.

.

.

 


اعتراف میکنم چند روز پیش دبیر نداشتیم،کلاس ما هم به شیطنت معروفه(چون من دانش آموزشم دیگه!)دوستمو تو سالن دیدم،به بچه ها گفتم بیاین درو بگیریم تا اذیتش کنیم.ازقضا مدیرمون یه دبیر شیمی رو واسه ما فرستاده بود.اینا پشت در منتظر بودن و در میزدن ،ما هم درو گرفته بودیم.داد زدم گفتم ناخناتو نشون بده،بعد از چند دقیقه فهمیدیم اون دبیر شیمیه بوده.معاون گفت ازانضباط همتون دو نمره کم میکنم.

 

 

.

.

.

 


من بچگى ها از حموم بدم میومد
اعتراف میکنم یه بار بچه بودم اومدم خونه مامان و آجیم به زور انداختنم تو حموم جلوى درو گرفتن که نتونم بیرون بیام منم چاره اى نداشتم از پشت درو قفل کردم رفتم حموم کردم میخواستم بیام بیرون هرکارى کردم در باز نشد اینقد در زدم مامانم اومد گفت چرا درو قفل کردى دیوونه, منم گریم گرفت گفتم همش تقصیره شماس الان چطورى بیام بیرون همینطور داشتم گریه میکردم مامان گفت گریه نکن یه کلید اضافه داریم رفتن کلیدو آوردن درو باز کردن منم خوشحال شدم در باز شد
بعد از اون حموم دیگه تا یکى دو هفته حموم نرفتم

 

 

.

.

.

 


اعتراف میکنم بچه که بودم همیشه پسرداییمو با پسرعمم اشتباه میگرفتم یعنی فکر میکردم این دوتا یکین!!! تا اینکه تو یکی از مهمونیا دوتاشونو باهم دیدم، اصلا باورم نمیشد اینا دوتان!! جالبش اینجاست اونموقع پسرداییم مجرد بود پسرعمم بچه هم داشت ولی تشخیصش برا من خ سخت بود
الان هرچی فکر میکنم هیچ نقطه مشترکی تو اون دو نفر پیدا نمیکنم واقعا نمیدونم چرا اونطوری فکر میکردم؟؟؟
تازه این قضیه تو خانواده ما ارثیه چون آبجیمم دوتا خاله هامو فکر میکرد یکین!!

 

 

.

.

.

 


یکبار گزارشگر رادیو راجع به گیاه خواری از داداشه دوستم نظر میپرسه اونم جو گیر میشه میگه گیاه خواری خ چیزه خوبیه من خودم گیاه خوارم گزارشگره میگه مثلا چه غذاهایی میخورید؟ اونم میگه مثلا قورمه سبزی، سبزی پلو.!

 

 

.

.

.

 


اعتراف میکنم که وقتی دوم دبیرستان بودم زنگ زیست وقتی دبیر وارد کلاس شد همه بلند شدیم من یواشکی صندلی دوستم را کشیدم وقتی میخواست بشینه محکم خورد زمین همه خندیدندبعد از دوستم معذرت خواستم ولی خدا را شکر کردم که اتفاقی براش نیفتاد جوونیه دیگه کاریش نمیشه کرد.

 

 

.

.

.

 


اعتراف میکنم سال۷۳ که حدودا ۵سالم بود.یه روز که مامان و بابام سرکار بودن.رفتم کنار چراغ نفتی ببینم چطور این وسیله ما رو گرم میکنه.با استفاده از هوش و ذکاوت بالا فهمیدم که آتیش باعث گرم شدنش هس.من هم چون اتاقم بسیار سرد بود تصمیم گرفتم که با استفاده از نبوغ خودم اتاقمو گرم کنم.رفتم ۱کاغذ A4 برداشتم کردم تو چراغ نفتی تا روشن بشه و ببرم تو اتاقمو از گرماش استفاده کنم.کاغذ روشن شد.همین که شروع کردم به حرکت به طرف اتاقم کاغذ از دستم افتاد رو فرش و شروع کرد به سوختن.یادم میاد رفتم تو آشپرخونه و آب آوردم ریختم روش.گفتم الان که مامان بابا بیان کتک میخورم.یادم اومد مادربزرگم که ۱بار دستش سوخت ۱کرم مخصوص مالید به دستش.به هزار بدبختی اون کرم رو پیدا کردم و حسابی همه جا فرش که سوخته بود مالیدم تا زود خوب بشه ولی متاسفانه خوب نشد.کل فرش علاوه بر سوختگی به رنگ سفید دراومد.وقتی بابام اومد خونه به خاطر این کار فوق هوشمندانه بابام کلی بهم خندید و بدوم هیچگونه خوردن کتک به آغوش خانواده بازگشتم.اون لحظه باور کنید انقد که من خوشحال بودم از کتک نخوردن، اسرا جنگ تحمیلی خوشحال نبودن از بازگشت به وطن

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • سرزمینی از جنس کره
  • دانلود مقاله
  • دانلود نرم افزار
  • دانلود بازی فیلم داستان نرم افزار
  • اخباردنیای بازی
  • ذهن من
  • کمیاب ترین اطلاعات موجودات زنده
  • اس ام اس | جوک 92
  • بزرگترین مرجع قالب و ابزار رایگان
  • حسن محمدی
  • . . . تنهایی . . .
  • بروزترین سایت سرگرمی و تفریحی] [تک نیوز]
  • تفریح و سرگرمی
  • دانلودپا | مجله خبری تفریحی
  • دانلود رایگان اهنگ
  • جی تی ای ادیتر
  • دانلود بازی و نرم افزار اندروید
  • پرتال تفریحی و سرگرمی Cool Fun
  • مهرپویا
  • دانلود رایگان نمونه سوالات استخدامی
  • دوستداران فرزاد فرزین
  • پی سی و یک دانلود
  • جزیره ی دانلود
  • دیا موزیک
  • دانلود کتاب ، مجله و رمان
  • عکس های ایرانی
  • ??????? ??
  • تفریحی و سرگرمی
  • پویا دانلود
  • پايگاه اينترنتي نهاد بلوچستان
  • پارسی لرن | پایگاه آموزشی ایرانیان
  • چت روم
  • بوی ظهور
  • ویکی دانلود ها
  • بن دانلود
  • آواز زندگی..........
  • بزرگترین پایگاه اس ام اس
  • یه پسر سمپادی بی کار
  • اس ام اس بازان
  • تهران موزیک - دانلود آهنگ و فول آلبوم
  • تفریحی کلاب فور یو
  • بانک اس ام اس
  • دانلود سریال جدید
  • قیمت روز خودروی شما
  • بزرگترین کامیونیتی ایرانیان مقیم استرالیا
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1846
  • کل نظرات : 69
  • افراد آنلاین : 23
  • تعداد اعضا : 61
  • آی پی امروز : 192
  • آی پی دیروز : 181
  • بازدید امروز : 1,898
  • باردید دیروز : 5,947
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16,831
  • بازدید ماه : 37,324
  • بازدید سال : 220,059
  • بازدید کلی : 1,141,712
  • کدهای اختصاصی